گاهی دلم برای خودم تنگ میشود.
نویسنده: انی
با «هویتهای سرگردان» در جامعه چه کنیم؟
جامعه ایرانی در یک دهه اخیر با بحرانهای اجتماعی زیادی روبهرو شده است. بدون تردید بخش عمدهای از این بحرانها و چالشها متاثر از شرایط نامطلوب اقتصاد کشور بوده و بخش دیگر هم از مسائل و موضوعات جدید، از جمله رشد فزاینده استفاده از شبکهها و پیامرسانهای اجتماعی و به طور کلی تحول در تکنولوژیهای… ادامه خواندن با «هویتهای سرگردان» در جامعه چه کنیم؟
عمر
عمر؛ بله نامش عمر است، 56 سال دارد. وقتی نوجوان بود جنگ شروع شد، کوملهها و عراقیها یورش را آغاز کردند، خانه و کاشانهشان را گرفتند و خراب کردند. عضو سپاه شد و با دشمن میجنگید، شهید همت آموزشش داده بود، زمانی که هنوز سپاه و نیروهای مسلح سامان نگرفته بودند، کارهای اطلاعاتی انجام میداد.… ادامه خواندن عمر
سر باز
این مطلب مجدد در تاریخ 13 مرداد کامل تر شد. از خدمت که میای دیگه هیچی مثل قبل نیست. ممکن ماهها و سالها بگذره، ولی یه روز در حالی که تو مترو راه میری و پدر و پسری رو ببینی که با لهجه یکی از هم خدمتیهات صحبت میکنن. با چشمانی از حلقه در اومده بهشون… ادامه خواندن سر باز
عبدالله
من عبدالله هستم؛ نه اسمم مهدی یا محمد بود که برای آن جایزه بگیرم و نه در روز خاص یا مناسبتی به دنیا آمدم که بابت آن جایزهای دریافت کنم. هدیه من تمسخرهایی بود که همواره انتظار اسم من را میکشیدند و به سمت من پرتاب میشدند؛ بارها به بهانههای گوناگون اسمم توسط دیگران مورد… ادامه خواندن عبدالله