اِی زمان بی‌من مرو

پدر بزرگِ محمدعلی که نشسته بود و خاطره میگفت در خانه ای که از مادرِ مادرش به وی رسیده بود

٢٢ آذر ٩٤ ساعت ١١:٢٤ در حال برگشت از كاشان به تهران اولين بار كه به روستاي خوران، روستای پدری رفتیم اولین بار احساسی به من دست داد که سابقاً دست نداده بود و عجیب بود آن‌قدر که از آن زمان تا امروز هنوز از وصفش عاجزم ولی امروز عزمم رو جزم کردم تا این بار… ادامه خواندن اِی زمان بی‌من مرو