من دیگر امید به این سینما ندارم . من اگر مایلم فیلم مبتذل بسازم به خاطر این بود که دلم می خواست با این کار عکس العمل نشان دهم . در ایران سینما فقیر و حقیر است . فیلم ساز حقیر است . هیچ کس از او پشتیبانی نمی کند . کسی ازحقی که دارد دفاعی نمی کند .
دیگر به این سینما سال هاست که دل نبسته ام . در شگفتم که برخی چگونه هنوز با عشق به آن می نگرند .
خود جای سوال دارد که رژیم آنقدر سانسور را زیاد کرده است که مردم چیزی نمی دانند ، نمی بینند .
و نمی دانند !
فیلم های و قلم های فرهنگی ما به قدری بیچاره هستند که بابت ساختشان ضرر پرداخت می شود و اساساً برای دولت سودی ندارد . فیلم هایی که رده اول چشنواره ها را دارند همه از بدبختی ما سخن می گویند و مردم حتی نامشان را نمی دانند .
شاهکار های ما همگی بدبختی ما را نشان می دهند . غرب را تحت تاثیر بدبختی ما قرار می دهند و سر انجام آنان رای به بدبخت می دهند و بدبخت طلا می گیرد و رتبه به دست می آورد ، و بدبختی ما را به گوش جهانیان می رساند .
۱ دیدگاه
اندیشه خود را به یادگار بگذارید
- لطفاً به صورت فارسی بنویسید- برای تماس با مدیریت به "صفحه تماس" بروید
- برای طرح مباحثی که با نوشتار بالا مرتبط نیستند لطفاً به "انجمن گفتگو" رفته و بگو مگو کنید
دیدگاهتان را بنویسید
کلمات کلیدی : " سینما"
واقعا با حرف هات موافقم شاید باور نکنی ولی تا سینما نرفتم
می دونی چرا اونا به این فیلم ها جایزه میدن چون میخوان به دنیا نشون بدم ماها بیچارهایم و خودشون قوی و پیشرفته.