عبدالله

من عبدالله هستم؛ نه اسمم مهدی یا محمد بود که برای آن جایزه بگیرم و نه در روز خاص یا مناسبتی به دنیا آمدم که بابت آن جایزه‌ای دریافت کنم.
هدیه من تمسخرهایی بود که همواره انتظار اسم من را می‌کشیدند و به سمت من پرتاب می‌شدند؛ بارها به بهانه‌های گوناگون اسمم توسط دیگران مورد تمسخر قرار گرفت، حتی بعضی کلاً واژه عبدالله را برای تمسخر و طعنه به کار می‌برند و متاسفانه از دوستانم هستند. اگر چه من کمترین توجه را به آن داشته‌ام و به اشخاص این‌چنینی هم بهایی نمی‌دهم ولی از توهین و تمسخر خوشحال نمی‌شوم. بنابراین خواستم بگویم که حواس‌مان را جمع کنیم.
دیگران را به خاطر چهره، نام، تیپ و…. مورد تمسخر قرار ندهیم. کمی فکر کنیم.

12 دیدگاه

  1. تمسخر ریشه در عدم فهم و درک آدم ها داره
    هر کس به مقدار فهمش از اطراف حرف میزنه و گاهی به دور از عقل و صرف سطحی گرایی سخن میگه ولی غافل از اینکه نبود فهم و شعور افراد به اطرافیان بیشتر آسیب میزنه تا خود آن شخص
    از دید من اسم شما خیلی معنا داره و کمتر کسی میتونه صاحب و لایق این اسم باشه.

  2. فاش می‌گویم و از گفته خود دلشادم
    بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم
    .
    .
    تو بگو آنچه که باید گویی
    تو بمان آنچه که باید مانی
    تو سحر دیدی و داس مه نو…

  3. ممنونم دال

    این بیت شعر قبلا خونده بودم یادم نبود

    بنده خدا بنده عشق عبدالله افتخار اولی که پیامبر خدا بهش شناخته شدن اشهد ان محمدا عبده و رسوله

    کسی که وقتیم رفت دینار و درهم به ارث نزاشت کتاب خدا و عترتش اهل بیت پاکش به یادگار گذاشت اما افسوس که قدرنشناسی کردن و خدا در حجاب غیبت پوشوند ایشان را از نامحرمان

    حکمت خداست و حتما صلاح ما

    شادیم به بازبودن راه دیدار خلیفه خدا پس محرم این خاندان میشیم با تقوای الهی بفضل الله تعالی و با کمک خدا و خدایی ها

    شهادتین توش افتخار به بندگی خداست نمازی که وظیفه هرمسلمان خوندنشه توش افتخار به بندگی خداست حالا بزار یه عده جاهل مسخره کنن تو منطق پیامبران الهی تمسخر کار جاهلاست سوره بقره می خونیم که وقتی عده ای به پیامبر خدا میگن داری مسخرمون میکنی میگه پناه می برم به خدا از اینکه از جاهلان باشم بقره آیه 67

  4. بنام هستی بخش جانها خداوند بخشاینده مهربان که صاحب همه زیبایهای عالم هستی از ا ول الی آخر وظاهر الی باطن وهرچه دربی نهایت ها ازکوچکترین الی بز رگترین ذرات عالم وجوددریدقدرت یدالله فوقهم ایدیهم اوست.آقای انی کاظمی با درود وسپاس فراوان بشما انسان روشن فکر واینقدر بز رگوار نسبت به مطالب خواندنی بسیار جالب شما و کتابخانه بسیار جالبتر که بصورت پی دی اف ازشما با دانلود دریافت نموده ام می خواستم به همگان بگویم شما واقعا انسان روشن فکر وفردی با کرامات مختلفی هستیدکه انشاالله خداوندمتعالی شما را برای خانواده محترمتان وخانواده بزرگتروبسایت تاریخ ما نگهداری وجشم دشمنانتان گور نماید کتاب ارسالی شما درقسمت کتابخانه لپ تاب من نگهداری میشود که در طی هشت الی نه سال اخیر من نهایت تحقیق را ازآن انجام داده ام ودر همه دوستان و آشنایان با معرفی شما عزیزبزرگوار به آن افتخارنموده ام.باکمال تشکر فراوان از لطف شما.ومنتظرکار زیبای بعدی شما هستم.مخلص همیشه شما.م.م&
    ا

  5. سلام برادر و دوست گرامی
    نمیدانید که تنها دلخوشی من برای ادامه فعالیت‌هایم همین کامنت‌های شماست؛ اینکه که هنوز کسی من را خاطرش هست؛ اینکه هنوز نمرده‌ام؛ اینکه به من می‌فهماند باید ادامه دهم.. باید ادامه دهم.

  6. چهار اثر از فلورانس اسکاول شین رو بگیر کتابشو بخون تازه میفهمی تا الان اشتباه زندگی میکردی دورت بگردم

  7. سلام
    من اگر بخواهم نام مستعاری برای خودم انتخاب کنم یا اسمم را عوض کنم، قطعا عبدالله را انتخاب می کنم. اسم با معنایی است.

  8. سلام کاش ماهیت هرچیزی ملاک ارزش گذاری می شد گیر افتادن در چنبره این و آن و بزرگ کردن القاب چنان در این سالها دارد خودش را نشان می دهد که احساس خفگی به آدم دست می دهد . زندگی بی شیله پیله را فقط می توان در خاطرات و داستان های قدیمی جستجو کرد

  9. از بدو تولد از آشناترین آشنا مورد تمسخر قرار گرفتم و همینطور ادامه دارد ؛)
    از جگرگوشه ی زندگیم برادرم قلبم بارها تمسخر شدم و هنوزم میشم.
    از گروهی دختران همسن و سال که جلو مادرم داد زدند آهای علیلللل بعد هار هار خندیدن و ذره ذره شخصیت و عزت نفس من را خورد کردن..
    از دختران بزرگ سال فامیل تا نوجوانان فامیل
    از عموها و دایی ها…
    تا به الان که ۲۷سالم هست مسخره کردن خندیدن طعنه زدن قلبم رو شکوندن.
    کاش اسمم را مسخره میکردن آقای انی…
    کاش …
    متاسفانه چهره و استایل و … همه چیز من رو مسخره میکنن.
    کاش خداوند عززز اراده یی در من زنده میکرد که زنده رو فرار رو بر قرار ترجیح بدم و از این روستا و دیار دور شم و لااقل چند صباحی رو برای خودم و فاطمه ی وجودم که کلی ضربه خورده و شکسته زندگی کنم.
    کاش…
    ولی تب من بهشیدم تا خدای بزرگ و الرحم الراحمین هم منو ببخشه.
    بخشیدم تا رها بشم از این همه تنیدگی ذهنی و روحی

    شاید هم رسالتم آینه ی عبرت یا ذکر خدایا شکرت که سالمم از زبان آدمها باشم.
    به امید حال خوب برای همه ی آفرینش هستی و شما آقای انی⚘️

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *